عکسی که مشاهده میکنید کاور فیلم هست فقط نکته ای رو بگم نسبت به کاور که من نتونستم اتون کاور اصلی که روی بنر های تبلیغاتی توی سطح شهر هست رو توی نت پیدا کنم چون توی اون بنر اقای حیایی عینکشون یه شیشه اش افتاده و با یه چشم دارن توی دوربین نگاه میکنن بگذریم وارد مسائل حاشیه ای نشیم
عکسی از شروع تیتراژ فیلم به چشم ها توجه کنید
داستان مربوط میشه به گنج گمشده ی نیکولای رومانوف اخرین تزار روسیه که بعد از مرگش گم شده و قیمت بسیار بالایی داره ...نقش اول فیلم اقا کریم بعد اینکه از زندان اوین ازاد میشه و به محله برمیگرده توی همون بدو ورود شاهد تصادف ماشین اقای حیایی (اخر من نفهمیدم اسمش توی فیلم چیه)و یه پیرمرد سالخورده هستیم که کریم اون پیرمرد رو توسط یه اقایی(ایشون توی فیلم بسیار هوس باز و زن باره هستند و اسم این اقا رو هم نفهمیدم چیه انوش فرشاد و ...) به بیمارستان میخوان برسونن که اینجا اون پیرمرد توی راه به کریم میگه ...عقاب دوسر ...در روس ... خونه ی معتضد نیا .
دوستانی که مقالات راجع به فراماسونری رو خوندن میدونن که عقاب دو سر نماد ماسون درجه ی 33 هست(حالا اینم چیزی رو ثابت نمیکنه)
حالا چند عکس از فیلم که فکر کنم کم کم شک شما رو هم برانگیخته کنه توی این صحنه دوست دختر این اقای به اصطلاح فرشاد یهو به طرز عجیبی یکی از چشمهاشو میبنده
در قسمت دیگه ای از فیلم کریم با دست میزنه توی عینک این رفیقش دوباره یه سمت شیشه عینک میپره
شاید تاکید کارگردان یا فیلم نامه نویس به تک چشم و عقاب دو سر کم کم شک شما رو هم برانگیخته نه ؟
اقا کریم همراه با رفیق هوس بازش راهی میشن برن سراغ اقای معتضد نیا که متوجه میشن فوت شده و خلاصه خودشون رو به خونه ی معتضد نیا(بازم من نفهمیدم که اینا وقتی معتضد نیا هیچ ارثی نداشته چه جوری خونشو پیدا کردن)میرسونن و به دختری به اسم کتی میرسن ...جا داره اینجا اندوه و افسوس خودمو اعلام کنم که توی فیلم های ایرانی هم کم کم شاهد قسمت mind contorol هستیم باور نکردنیه وقتی شما توی فیلم شاهد این هستید که رفیق کریم دست اون دختره کتی رو میبوسه البته دوربین مستقیما این تصویر رو نشون نمیدونه ولی اقای افخمی هم میدونه که یه بچه ی دوساله هم میفهمه که این اقا داره چی کار میکنه
من این سوالو از اقای بهروز افخمی دارم ...اقای افخمی امروز بوسیدن دست خانوم ها رو داری توی فیلمهات یاد میدی فردا سراغ چی میری؟
اینم از همون عقاب دو سر نماد استاد اعظم فراماسونر ها
البته بحث عقاب دو سر به همین جا ختم نمیشه !!!
در قسمت بعدی فیلم که کریم وارد کلیسا میشه متوجه میشه روی یه تابلو عکس تزار رو میبینه که نماد عقاب دو سر هم روی لباسشه (چقدر اتفاقی) همین جا متوجه میشیم اقای تزار ماسون درجه ی 33 هستند (با توجه به اسناد فیلم)در صحنه های بعدی فیلم متوجه میشیم که کریم اخرین نواده ی تزار هستن که توسط گارد سلطنتی از جونش حفاظت میشه و وارث تاج و تخت تزاره ... صحنه ی داخل کلیسا خیلی تامل برانگیزه طوری با کریم رفتار میشه خیلی عجیبه همه بهش تعظیم میکنند و دستشو میبوسن .
و در اخر فیلم متوجه میشیم که گنج در کلیسایی به اسم روز قیامت در سن پطرزبورگ پنهان شده .
اما ربط این داستان به کد داوینچی چیه ؟
یا نویسنده ی فیلم یا اقای افخمی یه کپی از کد داوینچی کردن بدون قصد و غرض که من بعید میدونم با توجه به این نماد هایی که استفاده میشه توی فیلم یا از روی اگاهی کد داوینجی رو باز سازی کردن .
مرگ پیرمرد توسط امین حیایی و کد دادن به کریم
مرگ استاد اعظم دیر صهیون در فیلم کد داونیجی و کد دادن به صوفی
گنج پنهان شده ی تزار در این فیلم
مقبره ی مریم مدجلیه در فیلم کد داوینچی
استاد اعظم بودن تزار و رسیدن منصب تزار در این فیلم به کریم
استاد اعظم بودن عموی صوفی و رسیدن منصب عیسی (علیه السلام) به صوفی
حالا اقای افخمی میتونی جواب منو بدی که چرا یه فیلم عین کد داوینچی با نماد های فراماسونری برای مصرف داخل ساختی ؟
یک نکته که در این فیلم وجود داشت که خیلی ظریف بهش پرداخته شده بود،اونم اینه که، با این موج اسلام گرایی در دنیا که از مشهور ترین ستاره های سینما و ورزش گرفته تا انسانهای عادی که با اثبات شدن حقانیت اسلام به اون گرایش پیدا کردند، چرا در فیلمی فردی در خانواده ی مسلمون بزرگ شده و در یکی از سکانسها به خواهر که در حال گله هست از رفتار برادر که بیشتر در زندانه،کریم پاسخ میده که:قصد دارم برم مشهد و توبه کنم ولی در آخرهای فیلم میبینیم که وقتی در اون کلیسا مشخص میشه که فرد مذکور مسیحی و از خانواده ای سلطنتیه،کریم به جای انتخاب اسلام با رفتن دنبال گنج نیاکانش در اصل با پشت کردن به اسلام شاید به نحوی بگیم مسیحی شده...
وضعیت تازه ترین ساخته بهروز افخمی/تدوین "فراموشخانه" توسط بهروز افخمی و پسرش آیدین
در خلاصه داستان فیلم آمده است: پیتر مارتین پیرمرد هشتاد و هفت ساله که به بیماری آلزایمر دچار است مرگ همسر خود را باور ندارد، این عدم درک باعث پدید آمدن مشکلاتی برای اطرافیان پیتر شده، تا جایی که آنها تصمیم میگیرند او را به یک آسایشگاه روانی منتقل کنند، اما این همه ماجرا نیست و حضور پیتر در آن آسایشگاه مسائل جدیدی به وجود میآورد.
فیلمبرداری این فیلم که از 21 مهرماه در شهر نیاگارای کانادا آغاز شده بود، چهارشنبه سوم آذر بعد از 42 جلسه پایان گرفت. درک تید، آنیتا اسمول، جان اسموک، فردریک اسمول، بریل تید، شیندرا مان و لون هفت وان در این فیلم بازی میکنند.
عوامل فیلم عبارتند از کارگردان: بهروز افخمی، فیلمنامه: اندیشه مینا، دانیل گاربر، جان اسموک (بر اساس داستانی از جرمی کین، مدیر فیلمبرداری: فرهاد صبا، صدابردار: دانیل پالرین، آرین یغمایی، طراح صحنه و لباس: سون مک گروگر، طراح چهرهپردازی: ملیر فلوریو، برنامهریز: ایلا وایزبام، گروه کارگردانی: علی اقطار، سلیم مدرسی، عکاس: پوریا منجزی، مشاور رسانهای: پویا نبی و تهیهکننده: فرهاد والی، محصول کشور کانادا.